مراقبین محترم اجرای بندِ... این را صدایی ناشناس می گفت و هی بند بود که بند بند وجودمان را به هیجان می آورد. چشمهایمان به گذار ثانیه ها چسبیده بود؛ و دستمان به مستطیل های کوچک سرنوشتمان بند بود که همان صدا اعلام کرد :"وقت تمام است" و طبیعتاً تنها چیزی که در آن بین محاسبه نشد و از چنگال مقایسه ی اطرافیان جان سالم به در برد برداشتمان از این جمله ی پایانی بود....
گذشت زمان پروسه ی دانشجو شدنمان را تکمیل کرد و عضوی از خانواده ی بزرگ دانشگاه اصفهان شدیم . اسممان را" دانشجوی جدید الورود" ، "هشتاد و چند؟ی" والبته "صفری" گذاشتند( کلمه ی "صفری" جدا از معنای لغوی وتاثیر غیر قابل انکاری که در خنک شدن دل گوینده دارد، نکات مهمی را به مخاطب متذکر می شود برای مثال:"باید ایستگاه قبلی پیاده می شدی"،"اون بلیتو بذار جیبت"،" پاشو اینجا ایستگاه آخره!"،" ژتون نداری" و...). از دغدغه ی زمان و مکان دانشگاه که فارغ شدیم به خودمان آمدیم و از هشتادوقبلی ها سراغ خصوصیات یک دانشجوی خوب را گرفتیم!
ادامه مطلب ...با استفاده از این سایت میتوانید جملات انگلیسی خود را به فارسی ترجمه کنید.
برای ترجمه ی بهتر جملات را یک به یک وارد کنید.