تموم شد. فردا باید بریم سر کلاس. روز از نو روزی از نو. امروز بعد از سه ماه دوباره برگشتم خوابگاه. از یه طرف خوشحالم که دوباره میتونم دوستامم ببینم از یه طرفم... بگذریم.
قدیما(!)هر وقت مدرسه ها شروع میشد معلما میگفتن یه انشا بنویسید. موضوعشم این بود:"تابستان خود را چگونه گذراندید؟" البته انصافا من خودم یادم نمیاد که همچین چیزی نوشته باشم ولی خوب دیگه یه جورایی کلیشه شده.
نمیدونم شما ها چه جور تابستونی داشتین ولی من تابستون خوبی رو نداشتم به خاطر همینم میخواستم زودتر تموم بشه.
به هر حال هر چی بوده چه خوب و چه بد تموم شد. امیدوارم امسال واسه همه سال خوبی باشه و همه معدل الف بشن(!)
مگه جهنم یخ بزنه که من معدل الف بشم!

تابستون امسال خیلی خوب بود.اگر تابستان نبود ما هم نبودیم.
بگم بدترین تابستون زندگیم بود کمه



بدترین و سخت ترین روزای زندگیم بود
هنوزم هست
تمومم نمیشه لامصب
برام دعا کنید
امیدوارم هر چه زودتر این روزها رو پشت سر بذارین...
پی علافی.
رفتن سر امتحان محاسبات بدون ماشین حساب




