مقدمه ای بر رنجی که برده ایم یا شتری که اینجا خوابیده بود!

(صفری ها بخوانند)

مراقبین محترم اجرای بندِ... این  را صدایی  ناشناس می گفت و هی بند بود که بند بند وجودمان را به هیجان می آورد. چشمهایمان به گذار ثانیه ها چسبیده بود؛ و دستمان به مستطیل های کوچک سرنوشتمان بند بود که همان صدا اعلام کرد :"وقت تمام است" و طبیعتاً تنها چیزی که در آن بین محاسبه نشد و از چنگال مقایسه ی اطرافیان جان سالم به در برد برداشتمان از این جمله ی پایانی بود....

 گذشت زمان پروسه ی دانشجو شدنمان را تکمیل کرد و عضوی از خانواده ی بزرگ دانشگاه اصفهان شدیم . اسممان را" دانشجوی جدید الورود" ، "هشتاد و چند؟ی" والبته  "صفری" گذاشتند( کلمه ی "صفری" جدا از معنای لغوی وتاثیر غیر قابل انکاری که در خنک شدن دل گوینده دارد، نکات مهمی را به مخاطب متذکر می شود برای مثال:"باید ایستگاه قبلی پیاده می شدی"،"اون بلیتو بذار جیبت"،" پاشو اینجا ایستگاه آخره!"،" ژتون نداری" و...). از دغدغه ی زمان و مکان دانشگاه که فارغ شدیم به خودمان آمدیم و از هشتادوقبلی ها سراغ خصوصیات یک دانشجوی خوب را گرفتیم!

۱.  دانشجوی خوب کسی است که سرش را از روی کتاب برنمی دارد بدین معنی که  سرش همواره با راستای کتاب موازی است،تمام رفرنس های پیشنهادی استاد را می خواند،تمرینهایش را بدون استفاده از ابزار کپی پیست می نویسد، معدل الف است و با زیرکی قابل تحسینی توانسته است برچسب تک بعدی بودن را از پیشانی مبارکش بردارد.

 ۲.دانشجوی خوب کسی است که سرش ترجیحاً متمایل به ر.ا.س.ت است والبته اصراری بر درسخوان بودن ندارد.مطالعات س.ی.اس.ی خوبی دارد.در راستای حمایت از افکار و عقایدش اظهار نظر می کند و احتمالاً این حق را برای دیگران غیرممکن نمی داند. تلاش اش  برای بدست آوردن دل استاد قابل ستایش است!

۳. دانشجوی خوب کسی است که تمایلات سرش در الویت نیست آنچه در مورد این قبیل دانشجویان به ویژه سرشان اهمیت دارد این است که بوی قرمه سبزی نمی دهد. خوب درس می خواند اما نهایت تلاش خود را برای نشان دادن تفاوتهایش با گروه  نخست انجام می دهد در ضمن نقش چهارپایه را در عموم فعالیتهای جنبی دانشجویان معمولاً این افراد بر عهده می گیرند.

۴.(شماره ی4 به افتخار دانشجویان خوبی است که  در این لیست ذکر نشده اند).

این سوال که خصوصیات یک دانشجوی خوب چیست؟ سوالی است کاملاً "جامعه شناسانه" شما  بخوانید" کارشناسانه" به دو دلیل :1- یکی از معضلات اصلی جامعه ی امروز ما بی "کار" بودن تعداد زیادی از فارق التحصیلان مراکز آموزش عالی است پس پیشنهاد می کنم در این زمینه کاملاً "کار" شناسانه تصمیم گیری کنید.2- هرگز باور نکنید که همه ی آنچه بر ما میگذرد نیازی به یک نقد جدی جامعه شناسانه که انگار هیچوقت اتفاق نمی افتد  ندارد.

حال که پاسخ این سوال را درهیچ کتابی نمی توان یافت باید به واقعیات زندگی خود نگاهی بیاندازیم و اینکه عملکردمان در دانشگاه تا چه حد با برنامه های زندگیمان والبته ساختار اجتماعی،اقتصادی وسیاسی جامعه ی امروز مطابقت دارد، آیا واقعا با تفاوتهای دوران دانشجویی و دوران متوسطه آشنایی داریم؟ آیا هدفمان از آمدن به دانشگاه فقط مصرف علم است؟ و اینکه همچنان منتظر بمانیم تا کسی بگوید وقت تمام است!!!

  چه چیز در همه ی راه زیر گوش تو می خواند؟

  درست فکر کن؛

  کجاست هسته ی پنهان این ترنم مرموز؟

  چه چیز پلک تو را می فشرد،

  چه وزن گرم دل انگیزی؟                             «سهراب سپهری»

 


نظرات 1 + ارسال نظر
**۱۲** سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ب.ظ



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد